درباره وبلاگ باسلام خدمت شما بازدیدکنندگان گرانقدر. ازاینکه وبلاگ من را برای تحقیق و مقاله های خود انتخاب کرده اید ممنونم. لطفا برای دسترسی راحتر به مطالب به بخش موضوعات مراجعه فرمایید. برای اطلاع اززمان بروز شدن وبلاگ به خبرنامه ان مراجعه فرمایید تا علاوه بر آن مطالبی برای شماارسال گردد که در وبلاگ منتشر نمیشود. لطفا برای بهبود کار ما و امیدوار کردن ما برای ادامه کار نظر ارسال فرمایید. باتشکر-امیررضا قربانی،مدیریت وبلاگ تحقیق ها آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه
تحقیق ومقاله هرآنچه می خواهید دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:ستاره های دنباله دار,ستاره,دنباله دار,ستاره دنباله دار, :: 15:7 :: نويسنده : amirreza ghorbani
ستاره های دنباله داردنبالهدار faye را میتوانید در سال 2006 در آسمان ببینید.
ستارگان دنبالهدار بر خلاف اسمشان به هیچ وجه ستاره و منبع تولید انرژی نیستند و نامگذاریشان فقط به دلیل شکل ظاهریشان است که مثل ستارهای هستند که دنبالهای داشته باشد، به طوری که واژه comet از کلمه یونانی kometes به معنی مو و سر گرفته شده است. این ستارگان جابجا شونده با وجود چهره تماشاییشان که به سرعت تغییر میکند و کاملاً غیرمتناوب و نامنظم به نظر میرسد، نشانی از ترس و خرافات بوده اند و مردم ظهور ستارگان دنبالهدار را علامتی از اتفاقی بزرگ و ناخوشایند میدانستند. دنبالهدارها از جمله اجرامى هستند که در طول تاریخ چندان محبوب نبودهاند. در واقع در فرهنگ بسیارى از ملتها آن را پدیدهاى شوم و نفرتانگیز مىدانستند: اعتقادى که هنوز هم طرفدارانى دارد. به نظر بسیارى از منجمان آماتور «دنبالهدارها خیلى زیبا هستند. آنها فقط مدت کمى میهمان آسمانند با این حال، دیدن آنها بسیار هیجان انگیز است.» اما نظر شکسپیر در مورد آنها چندان شبیه این گفتهها نیست: «دنبالهدار خبر از تغییر ایام و دولتها مىدهد.» تا مدتها دنبالهدارها پیامهایى از سوى خدایان به حساب مىآمدند. پیامهایى که حاوى خشم و غضب آنان بر زمینیان گناهکار بود. به هر روى ظهور دنبالهدارها در طول تاریخ تاثیرى شگرف بر زندگى آدمیان داشته؛ کودکانى را قربانى کرده و باعث برافتادن حکومتها شده است. کم کم این پیامهاى غضبناک آسمانى جاى خود را به عقاید جدیدتر دادند. نظراتى مبنى بر اینکه دنبالهدارها پدیده هایى مربوط به جو هستند و در داخل اتمسفر زمین ایجاد مىشوند. آنها عجیبتر از رعد و برق و توفانها به نظر مىرسیدند و به همان میزان ـ و بلکه بیشتر- ترسناک و مخاطرهآمیز بودند. سالها طول کشید تا سرانجام در قرن هفدهم تلاشهاى ادموند هالى نشان داد دنبالهدارها اجرامى سماوىاند. اگرچه آنها با سیارات و ستارگان بسیار متفاوت هستند، اما همچون سیارات در مدارهایى به دور خورشید مىگردند. مدارهایى که معمولاً بیضوى، سهموى یا هذلولى هستند. این نوع مدار باعث مىشود تا فاصله دنبالهدار از خورشید در نقطه اوج مدارىاش بسیار دور شود. کشف دنبالهدارها تاثیر بسیار زیادى بر روى علوم مختلف و به خصوص ستارهشناسى گذاشت. محاسبه دقیق مدار دنبالهدارها بهانهاى مناسب براى کشف روشهاى نوین ریاضى بود. همچنین به بهانه یافتن دنبالهدارهاى جدید نقشههاى دقیقى از آسمان تهیه شد. فهرست اجرام غیرستارهاى که مشهورترین آنها مسیه نام دارد و متعلق به ستارهشناسى فرانسوى است نیز به سبب اشتباه نگرفتن این اجرام با دنبالهدارهاى تازه پدید آمده است. کشف سیارات جدید نیز از الطاف حاشیهاى دنبالهدارها است. «هرشل» تا مدتها سیاره اورانوس (نخستین سیاره در دوران جدید) را دنبالهدارى نوظهور فرض مىکرد. به هر جهت، دنبالهدارها برخلاف تاثیرى که از لحاظ خرافات بر روى زندگى زمینیان گذاشتند، عامل تحولى شگرف در علم نوین بودهاند. کشف دنبالهدار اما کار سادهاى نبوده است. در دوران جدید براى یافتن یک دنباله دار، باید رصدگر بسیار ماهرى باشید، تمامى آسمان را به خوبى بشناسید و کمترین تغییرى را نادیده نگیرید. دیدن یک جرم بسیار کم نور و شبحگون در میان خیل عظیم ستارگان آسمان کار راحتى نیست. اما داستان کشف دنبالهدارها به پایان نرسیده است. اگر رصدگر دقیقى باشید، این احتمال وجود دارد که شما هم روزى موفق به کشف یک دنبالهدار شوید.
معمولاً هر دنبالهدار از سه بخش تشکیل شده است:
در انیمیشن زیر میتوانید ببنید که وقتی که دنبالهدار به خورشید نزدیک میشود یخهای آن شروع به تصعید شدن میکنند و همین باعث میشود که دمی بلند در اطراف دنبالهدار تشکیل شود.
مدار بیشتر دنبالهدارها بیضی بسیار کشیده (با خروج از مرکز بیشتر از ۰/۹) است. مدار بعضی دیگر سهموی و یا هذلولی است که دنبالهدارهای غیرمتناوب محسوب میشوند. گاهی از اوقات ممکن است مدار دنبالهدار به دلیل گرانش سیارات بزرگی مثل مشتری تغییر کند. مثلاً گرانش شدید موجب تکه تکه شدن دنبالهدار شود. (مثل دنباله دار شومیکرـ لوی ۹) در سال ۱۵۳۸ میلادی یک پزشک به نام Jerome Frascator متوجه شد که دنبالهی دنبالهدارها در خلاف جهت خورشید قرار دارد. در قرن هفدهم کپلر علت آن را فشار باد خورشیدی مطرح کرد. دنبالهدار فقط وقتی که به خورشید نزدیک است روشن میشود (به حالت بخار در میآید) و در دورترین نقطه مدار تاریک است (کاملاً غیرقابل رؤیت). بادهای خورشیدی دنباله را به سمت دورتر از خورشید میرانند. بعضی دنبالهدارها یا به خورشید برخورد میکنند و یا چنان نزدیک میشوند که منفجر میشوند این دنبالهدارها خورشید خراش (Sungrazers) نامیده میشوند. در انیمیشن زیر میتوانید مدار یک دنبالهدار را ببنید.
اما دنبالهدارهای کوتاه دوره، تقریباً در صفحهی منظومهی شمسی حرکت میکنند. پس منبع آنها نمیتواند ابر اورت باشد. اخترشناسان منبع آنها را قرصی مسطح در ورای مدار نپتون (۳۵ تا۴۰ واحد نجومی) میدانند که ممکن است تا فاصله ۱۰۰ واحد نجومی گسترده شده باشد. جمعیت این کمربند چند صد میلیون تخمین زده میشود. حدود ده سال پیش (۱۹۹۲ میلادی) دو اخترشناس سیارهای از دانشگاه هاروارد موفق به کشف ۲۰ عضو از اجرام این کمربند (کمربند کویی پر) شدند.
براى آماتورها هم دنبالهدارها سرشار از اطلاعات ارزشمند است. آنها امیدوارند قبل از ظهور و نورانى شدن یک دنبالهدار ویژگىهاى آن را پیشبینى کنند. اینکه چه شکلى دارد، درخشندگى آن چه اندازه است، آیا دنباله دارد و این دنباله تا چه اندازه امتداد مىیابد. دنبالهدارهایى که در نهایت به درون خورشید مىافتند نیز مهم هستند؛ خورشیدخراشها مىتوانند اطلاعات ارزشمندى در مورد جو خورشید در اختیارمان قرار دهند. مطالعه واکنش خورشید در این برخوردها نیز بسیار جذاب است.
دنبالهدار هالی را میتوانید در سال 2061 میلادی دوباره در آسمان ببینید.
دنبالهدار شومیکرلوی 9 (SHOEMAKER-LEVY9) :شومیکرلوی 9 (SL-9) یک دنبالهدار با دوره تناوب کوتاه است که توسط زوج کارولین شومیکر و دیوید لوی کشف شد. وقتی دنبالهدار به مشتری بسیار نزدیک شد نیروهای جاذبهای مشتری بخشی از آن را از آن جدا کردند و قطعات جدا شده آن در طی 6 روز در ماه جولای 1994 به مشتری اصابت کردند که اشتعال بزرگ اتمسفر مشتری از زمین دیده میشد. دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, :: 15:4 :: نويسنده : amirreza ghorbani
پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:مشتری,مشتری گون,حرکت مشتری,لکه سرخ بزرگ,حلقههای مشتری,قمرهای مشتری, :: 17:9 :: نويسنده : amirreza ghorbani
نگاه اجمالیمشتری پنجمین سیاره نزدیک به خورشید و اولین غول از چهار غول گازی است. مشتری بزرگترین سیاره منظومه شمسی بوده و جرم آن از تمام سیارات دیگر بیشتر است. مشتری که نزدیکترین سیاره غول پیکر به خورشید است، از نظر بزرگی و جرم در مقام اول جای دارد. هنگامی که در آسمان پدیدار میشود، به غیر از زهره از تمام ستارگان و سیارههای دیگر ، نورانی تر دیده میشود. اشکال گوناگونی در مشتری دیده میشود که حتی با یک تلسکوپ کوچک نیز قابل رویت است. مثلا لکه بزرگ سرخ رنگی میتوان در آن دید. موقعی که به مشتری نگاه میکنیم، فقط ابرها و توفانهای جو فوقانی آن را میبینیم. حتی تلسکوپهای مستقر در سفینههای فضایی نمیتوانند از سطح پنهان در زیر هزاران کیلومتر گاز تیره جو آن تصویر بدست آورند.حجم این سیاره 1300 برابر زمین، و جرم آن دو و نیم برابر جرم تمامی سیارات منظومه شمسی است. ابرهای انواری شکل مشتری غالباً از گازهای هیدروژن و هلیومتشکیل شده اند. جو درونی سیاره حدود 1000 کیلومتر (600 مایل) پایینتر از ابرها شروع میشود که در این نقطه گاز هیدروژن به مایع تبدیل میگردد. در اعماق پایین تر، هیدروژن حالت فلزی دارد. در مرکز مشتری ، هستهای سنگی و بسیار داغ وجود دارد که حرارتش به 3500 درجه سانتی گراد (63000 درجه فارنهایت) میرسد.مشتری گونآن سوی مریخ ، از کمربند سیاری به اندازه تقریبا 3AV عبور میکنیم و بالاخره به بزرگترین سیاره مشتری گون یعنی مشتری که به خاطر نام سلطان خدایان اولمپیا (Olym pian) نامگذاری شده است، میرسیم. به دلیل اندازه بسیار بزرگ و آلبدوی زیاد آن (51%) ، مشتری در آسمان شبهای زمین به خصوص در نقطه مقابله یک سیاره خیلی روشن است. سیارههای غول پیکر منظومه شمسی ، بطور قابل ملاحظهای بزرگتر از سیارههای درونی هستند. برای مثال ، قطر مشتری یازده برابر قطر زمین و حجم آن ، هزار برابر حجم زمین است. ولی چگالی این سیارهها در حدود چگالی آب است. حرکت مشتریمدار مشتری حول خورشید ، خروج از مرکز کمی دارد (0.0484) و تنها به اندازه 1.31 درجه نسبت به دایرةالبروج میل دارد. نیم قطر طول مدار آن 5.2028AV است. این سیاره یک مدار نجومی را در 11.862 سال زمینی طی میکند. دوره تناوب مداری هلالی 398.88 روزه آن ، دلالت بر این دارد که مشتری (با شکل کامل) هر سال دیرتر به نقطه مقابله بر میگردد. از آنجا که فقط میتوانیم جو غلیظ مشتری را ببینیم، دوره تناوب چرخش سیاره بوسیله دوره تناوب چرخش اشکال جوی آن ، نظیر لکه قرمز بزرگ با اندازه گیری انتقال دو پلری نور از لبههای نزدیک و دور شونده و با مطالعه چرخش ساختار میدان مغناطیسی تعیین میشود.در مییابیم که محور چرخشی مشتری 7 دقیقه و 3 ثانیه نسبت به محور مداری آن میل دارد. اما دوره تناوب چرخشی نجومی آن از 9 ساعت و 50 دقیقه در استوا تا 9 ساعت و 55 دقیقه در عرضهای جغرافیایی بالاتر تغییر میکند. از این رو جو گازی شکل مشتری یک چرخش جزئی نشان میدهد. در استوا سریعترین و در قطبین آهستهترین (خورشید نیز به مدار جزئی میچرخد، زیرا آن هم یک سیال است) است. چرخش بسیار سریع مشتری در اثر پخی زیاد آن نتیجه میشود.
مشخصات فیزیکیشعاع استوایی (11.19Rφ) و جرم (318Mφ) مشتری توسط مشاهدات مدرای ، و پنهان شدگیهایی اقمارش و بوسیله اختلالات جاذبهای آن در مدارات ستارههای دنبالهدار و سیارکها و بوسیله اندازه گیری قطر زاویهای قرص قابل رویت آن (47 ثانیه در نقطه مقابله) و بوسیله اندازه گیریهای مسافر (Voyager) که از کنار آن در حال عبور است، بطور دقیق معین شده است. این مدل خیلی بزرگ سیارات مشتری گون ، دارای چگالی متوسط 1330Kg/m3 است. این چگالی دلالت بر این دارد که ترکیبات مشتری شبیه خورشید با فراوانی حدود 75 درصد هیدروژن ، 24 درصد هلیوم و یک درصد تمام عناصر سنگینتر (از لحاظ جرمی) است. قسمت اعظم مشتری ، کاملا برخلاف درون زمین و سایر سیارات خاکی ، از هیدروژن تشکیل شده است و بیشتر آن به صورت مایع میباشد. دمای هسته ممکن است حدود 10 برابر داغ تر از زمین ، بالغ بر 4000 درجه کلوین ، باشد. عامل چرخش همرفتی جو ، شارش گرما از هسته به بیرون است. چرخش سریع سیاره ، شتاب کوریولیس بزرگی ایجاد میکند که جو لایه لایهای زیبایی بوجود میآورد.لکه سرخ بزرگلکه سرخ بزرگ ، یک ناحیه واچرخهای بزرگ (نوعی گردباد) در ابرهای فوقانی سیاره مشتری است. از زمان کشف این لکه تا کنون ، بارها دیده شده که قطر آن تا سه برابر قطر زمین افزایش یافته است. جریانهای چرخان گاز که در این لکه وجود دارند، فسفر را ار جو تحتانی به بالا مکیده و باعث قرمز یا صورتی شدن لکه میشوند. این لکه از محیط اطراف خود بلندتر و سردتر است و هر 12 روز زمینی، یک دور در جهت عکس عقربههای ساعت به دور خودش میچرخد.حلقههای مشتریمنظومه حلقههای مشتری در سال 1979 توسط کاوشگر فضایی ویجر 1 کشف گردید. سه حلقه مشتری به ترتیب زیر نامگذاری شده اند:حلقه هاله به عرض 22800 کیلومتر (14170 مایل). حلقه اصلی که حلقهای باریک و درخشان است به عرض 6400 کیلومتر (3980 مایل). و حلقه تار عنکبوت (گسامر) که رقیقترین و عریض ترین حلقه میباشد به عرض 8500 کیلومتر (53000 مایل). حلقه تار عنکبوت که در این تصویر ساختگی به رنگ آبی کمرنگ دیده میشود، از حلقه اصلی که مشتری را احاطه میکند بیرون زده است. میدان مغناطیسیمشتری از خود گسیلهای رادیویی نشان میدهد که به میدان مغناطیسی مشتری گون در حدود 1x10-4T در سطح سیاره ربط داده شده است. این میدان مغناطیسی شدید در اثر یک ساز و کار دینامیکی در هسته مایع هیدروژن فلزی در حال چرخش سریع بوجود میآید. در طول موجهای 3 تا 75 سانتیمتر مشاهده شده است که سیاره به صورت غیر حرارتی تشعشع میکند. این تابش دسیمتری و یا DIM عبارت است از تابش همزمان در اثر الکترونهای نسبیتی با تندی خیلی نزدیک به تندی نور در کمربندهای تابشی مشتری گون ، که بوسیله میدان مغناطیسی مشتری به دام افتادهاند و به صورت مارپیچی حرکت میکنند. محور مغناطیسی با محور چرخش مشتری ، زاویهای حدود 10 درجه میسازد. این میدان مغناطیسی شدید یک مغناطیس سپهر عظیم در اطراف مشتری بوجود میآورد که باد خورشیدی را دور نگه میدارد. مشتری میدان مغناطیسی بسیار بزرگی دارد که تا فاصلههای دور دستی در فضا امتداد یافته است. ذرات باردار ، به هنگام حرکت در میان این میدان ، علامتهای رادیویی گسیل میکنند. تلسکوپهای رادیویی با دریافت آنها میتوانند پوشش مغناطیس اطراف مشتری را نقشه برداری کنند. قمرهای مشتریگالیله در سال 1610 میلادی (989 شمسی) ، چهار قمر اصلی مشتری را کشف کرد. اسامی آنها شامل یو ، اروپا ، گانیمد و کالیسو است. این چهار قمر ، حتی با دوربین دو چشمی نیز دیده میشوند. یو درکمتر از دور روز ، اروپا در سه روز و نیم و گانیمد در یک هفته و کالیسو در حدود هفده روز ، مشتری را دور میزنند. اگر در چند شب ، نموداری از مشتری و قمرهایش تهیه کنیم، رقص آنها به دور سیاره مادر آشکار میشود. گالیله دریافت که مشتری ، خود یکمنظومه شمسی کوچک است. علاوه بر این چهار قمر که قمرهای گالیله نیز نامیده میشوند، دست کم 9 قمر کوچکتر در اطراف مشتری وجود دارد. آنها را میتوان با تلسکوپهای بزرگ عکسبرداری کرد. شانزده قمر مشتری به چهار گروه چهارتایی تقسیم می شوند . گروه اول در فاصله حدود 130000 کیلومتری (80000 مایل). گروه دوم در فاصله حدود 200000 کیلومتری (125000 مایل). گروه سوم در فاصله 9 میلیون کیلومتری (6/5 میلیون مایل). و گروه چهارم در فاصله ای نزدیک به گروه سوم قرار دارند. جهت چرخش تمام گروهها بجز گروه چهارم، همان جهت چرخش مشتری است. همه قمرهای مشتری بجز قمرهای گروه دوم، کوچک هستند. قمرهای گروه دوم که گالیله ای نام دارند هم اندازه ماه زمین هستند. گانیمید ، یک قمر گالیله ای چهار قمر بزرگ مشتری که توسط گالیله (1642-1564) کشف شدند، قمرهای گالیلهای نامیده میشوند. سیاره مشتری دارای بزرگترین قطر و بیشترین جرم در میان تمام سیارات منظومه شمسی است. استوای مشتری 11 برابر استوای زمین است. این سیاره سریعتر از سایر سیارات به دور خود می چرخد. دوره چرخشی مشتری نصف دوره چرخشی زمین است. پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:مریخ,جو مریخ,مشخصات فیزیک مریخ,حیات در مریخ,منظره مریخ, :: 17:7 :: نويسنده : amirreza ghorbani
مقدمهمریخ ، سیاره سرخ فام منظومه شمسی ، نصف زمین قطر دارد و مساحت سطح آن برابر با مساحت خشکیهای روی زمیناست. درست مانند زمین ، یخهای قطبی ، درههای عمیق ، کوه ، غبار ، طوفان و فصل دارد. در دشتهای آن مانند ماه ، گودالهای برخوردی حاصل برخورد سنگهای آسمانی دیده میشود. با وجود اندازه کوچکش ، بلندترین کوه و بزرگترین دره منظومه شمسی در این سیاره پیدا شده است.
جو مریخجو زمین شامل ۷۷ درصد نیتروژن و ۲۱ درصد اکسیژن است. درحالی که در جو مریخ ۹۵ درصد دی اکسید کربن و فقط ۲۰ درصد اکسیژن وجود دارد. آیا فقط یک کپسول اکسیژن و یک ماسک ما را روی مریخ نجات خواهد داد؟ خیر. جو سیاره سرخ بسیار رقیق است، بطوری که بر سطح سیاره فشار جوی معادل یک صدم فشار جو زمین در سطح دریاست. اگر لباس فضایی مناسبی نپوشید که فشار هوای طبیعی را ایجاد کند، ارگانهای درونی بدن ما به دلیل فشار درونی که داریم باد میکنند. علاوه بر این جو مریخ محافظ خوبی در برابر تابشهای مرگبار فضایی نیست و طی مدتی نه چندان دراز این تابشها میتواند اثرات جبران ناپذیری بر بدن انسان بگذارد. پس باید لباس مخصوصی را به همراه داشت.مشخصات فیزیک مریخمریخ ، سیاره سرخ ، چهارمین سیاره نزدیک به خورشید است. مریخ شباهتهای زیادی با کره زمین دارد. روزهایش کمی از روزهای زمین بلند تر و الگوی فصلهایش شبیه به الگوی فصلهای زمین است، با این تفاوت که طول فصلهایش دو برابر طول فصلهای زمین است. ابر ، آتشفشان ، دره ، کوه ، صحرا و قطبهای سفیدی که در فصول مختلف بزرگ و کوچک میشوند، همانند زمین در مریخ نیز یافت میشوند. مریخ سیارهای خشک و سرد است که در آن حیات وجود ندارد، سطح مریخ مملو از صخره بوده و پوشیده از غباری قرمز رنگ است. بالاخره اینکه مریخ دارای جوی رقیق و سمی است.
مریخ دارای دو قمر کوچک به نامهای فوبوس و دیموس است. از شکل نا منظم و سیب زمینی مانندشان پیداست که این اقمار سیارکهایی بودهاند که گرفتار میدان جاذبه مریخ شده و در مدار این سیاره قرار گرفتهاند. در سطوح هر دو قمر گودالهایی دیده میشود. حیات در مریخرصد کنندگان ، با استفاده از تلسکوپهایشان با زحمت فراوان اطلاعاتی راجع به مریخ جمع آوری کردند. تمام آن اطلاعات اکنون جای خود را به اطلاعات جمع آوری شده بوسیله تعدادی از کاوشگرهای فضایی آمریکایی و روسی بخصوص مارینر 9 دادهاند. در سال 1976، دو فضاپیمای وایکینگ در کره مریخ فرود آمدند تا نشانهای از حیات در آن بیابند. با توجه به آزمایشهای وسیعی که روی نمونههایی از خاک مریخ انجام شده ، تاکنون امکان وجود حیات در این سیاره اثبات نشده است.
جووانی اسکیاپارلی (1910-1835) ، ستاره شناس ایتالیایی ، چنین تصور کرد که اشکال زاویه داری روی سطح مریخ دیده و آنها را کانال (گذرگاه) نامید. این کلمه به اشتباه ، آبراه ترجمه شد و باعث شد تا مردم باور کنند که مریخیها برای انتقال آب از کانالهای آبی استفاده میکنند. همچنین ، تصور میشد که نواحی تیره در اندازههای مختلف محل رشد گیاهان هستند که با تغییر فصول سال تغییر می کنند. امروزه میدانیم که آن گذرگاهها نوعی خطای دید بوده و آن نواحی تیره نیز صخرههایی هستند که هنگام از بین رفتن غبار قرمز رویشان ، آشکار میشوند. منظره مریخدر نیمکره جنوبی مریخ گودالهای شهابسنگی وجود دارند که 3.5 میلیارد سال از عمرشان میگذرد . سطح نیمکره شمالی جوانتر است، چرا که قسمت اعظم آن توسط فعالیتهای آتشفشانی اخیر پوشیده شده است. مریخ دارای دو مشخصه منحصر به فرد در منظومه شمسی است: بلندترین کوه آتشفشانی المپ مانس و دره والس مارینریس به عمق 7 کیلومتر (4.5 مایل) و عرض 600 کیلومتر (370 مایل) در این سیاره قرار دارند. همچنین ، گذرگاههای کوچکتری نیز وجود دارند که احتمال میرود در گذشته بر اثر جریان آب بوجود آمده باشند.
مریخ سیاره ای است که بیشترین شباهت را با کره زمین دارد، هر چند که اندازهاش نصف اندازه زمین است. روز مریخی (فاصله دو طلوع خورشید) فقط 38 دقیقه از روز زمینی طولانیتر است. همچنین ، انحراف محور مریخ 1.7 درجه بیشتر از انحراف محور زمین است. عطارد یا تیر نخستین و نزدیکترین سیاره منظومه شمسی به خورشید است. از نظر اندازه نسبت به دیگر سیارات بعد از پلوتو کوچکترین آنها نیز به حساب می آید. قطر آن 4880 کیلومتر است. این سیاره در یک مدار بیضی شکل به دور خورشید می گردد که خروج از مرکز آن 0.2506 است. نزدیکترین فاصله آن ازخورشید تنها 9/45 میلیون کیلومتر دورترین فاصله آن 7/69 میلیون کیلومتر فاصله دارد. لذا همواره در اطراف خورشید حضور دارد و برای ما تنها در هنگام طلوع و غروب قابل رویت است. این سیاره بسیار گرم است و درجه حرارت سطح آن در هنگام روز به حدود 427 درجه سانتیگراد و در شب به 173 درجه زیر صفر کاهش می یابد. عطارد هر 88 روز یک بار یک دور به گرد خورشید می چرخد ( دوره تناوب نجومی ). در حالی که در مدت 5/58 روز یک دور به دور خود می چرخد ( حرکت وضعی ). در عطارد هیچ گونه جوی وجود ندارد، ولی برخی مطالعات وجود مقدار کمی گاز هلیوم را که گفته می شود از طریق بادهای خورشید به گرد این سیاره قرار گرفته اند اثبات می کند. شکل ظاهری این سیاره بسیار آبله گون است و چهره ای شبیه به کره ماه دارد. پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:ماه,شکل گیری ماه,چرا ماه به روی زمین سقوط نمیکند,گودالها و دریاها,اهله ماه,خسوف و کسوف, :: 16:46 :: نويسنده : amirreza ghorbani
مقدمهکره ماه که تنها قمر طبیعی زمین است، که پوشیده از سنگ بوده و قطرش یک چهارم قطر زمین میباشد. ماه ، نوری از خود ندارد اما نور خورشید را منعکس کرده و قابل رویت میشود. کره ماه پوشیده از غبار بوده ، آب و حیات در آن یافت نمیشوند. بخاطر جاذبه بسیار ضعیفش نمیتواند ذرات گاز را نگه دارد و بنابراین فاقد جو است. در سطح ماه هزاران گودال شهاب سنگی وجود دارند که گدازه آتشفشانی در بعضی از این گودالهای بزرگ تراوش کرده و باعث تشکیل دریا (ماریا) در سطح ماه شده است.
شکل گیری ماهماه و زمین بطور همزمان و حدود 4.5 میلیارد سال پیش شکل گرفتند. اینکه ماه دقیقا چگونه بوجود آمده هنوز معلوم نشده است. ممکن است همراه با زمین در اوایل شکل گیری منظومه شمسی شکل گرفته باشد، یا اینکه بعدها جذب میدان جاذبه شده و در مدار قرار گرفته است. نظریهای که بیش از سایر نظریهها پذیرفته شده این است که ماه از برخورد یک سیارک به اندازهمریخ به زمین بوجود آمده است.
چرا ماه به روی زمین سقوط نمیکند؟زمین با نیروی گرانش ماه را به سوی خود میکشد. اگر انسان ماه را که در حقیقت بی وقفه به دور سیاره ما میچرخد، از گردش باز میداشت، ماه فقط برای مدت کوتاهی ثابت میایستاد، آنگاه با سرعتی فزاینده به سمت زمین میشتافت و در نهایت با آن برخورد میکرد. البته این عمل میسر نیست. ماه از هماه زمانهای اولیه با سرعتی برابر 3659 کیلومتر در ساعت به دور زمین در حال گردش بوده است. در اثر این حرکت گردشی ، یک نیروی گریز از مرکز به سمت خارج ایجاد میشود، که درست به اندازه نیروی گرانش زمین که به سمت داخل کشش دارد، است. این دو نیروی مخالف ، اثر یکدیگر را بطور متقابل خنثی میکنند، به نحوی که ماه هموراه بر مدار خود باقی میماند. گودالها و دریاهابیش از 3.5 میلیارد سال پیش ، سطح ماه به شدت توسط شهاب سنگها بمباران شد و گودالهای زیادی در سطح آن بوجود آمدند. وسعت بعضی از این گودالها به 300 کیلومتر (185 مایل) میرسد که توسط دیوارههایی از کوههای سنگی که بر اثر برخورد شهاب سنگها بوجود آمده اند، محصور شده اند. بعضی از گودالها ، دیوارهای تراس دار یا حلقههای کوهستانی هم مرکز داشته و در اکثر آنها قلههایی نیز وجود دارند. گودالهایی که رگههای بزرگ و درخشان توف نام دارند، بسیار تماشایی هستند. تعدادی از گودالهای بزرگتر از گذاره آتشفشانی پر شده و درباهایی در سطح ماه بوجود آوردهاند.
اهله ماههمیشه 50 درصد سطح ماه در معرض نور خورشید قرار دارد. میزان ناحیه روشن ماه ، به موقعیت ماه نسبت به زمین و خورشید بستگی دارد. اندازه ناحیه قابل رویت ، از کاملا تاریک تا ماه کامل متغیر است. این دوره کامل هشت مرحله دارد که اهله ماه نامیده میشوند. چرخه اهله ماه ، هر 29.53 روز کامل میشود.
خسوف و کسوفگرفتگی زمانی رخ میدهد که یک جرم آسمانی بطور موقت در مسیر نور یک جرم آسمانیدیگر قرار گیرد. در طول سال ، 2 یا 3 خسوف (ماه گرفتگی) رخ میدهند، آن هم وقتی که زمین بین ماه کامل و خورشید قرار گرفته و بر سطح ماه سایه افکند. یک یا دو کسوف(خورشید گرفتگی) نیز در طول سال رخ میدهند. کسوف بر اثر قرار گرفتن ماه بین زمین و خورشید به زمین بوجود میآید. هنگام کسوف ، حدود 161 کیلومتر (100 مایل) از زمین در تاریکی قرار میگیرد. نقش سایه خورشید گرفتگی فقط زمانی قابل رویت است که سایه ماه روی مکانی که بیننده در آن قرار دارد بیفتد. ماه گرفتگی در هر قسمتی از زمین که روبروی ماه قرار گرفته باشد قابل رویت است. پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:زمین,زمین در آغاز شکل گیری,نحوه پیدایش و تکامل زمین,مشخصات زمین,کره مغناطیسی,آینده زمین,انتظار نجومی, :: 16:35 :: نويسنده : amirreza ghorbani
مقدمهزمین ، سومین سیاره نزدیک به خورشید و بزرگترین سیاره در میان سیارات درونی است. ساختار درونی زمین مثل سایر سیارات درونی از یک هسته داخلی و یکهسته خارجی به همراه لایههای مذاب و نیمه مذاب و سنگی جامد تشکیل یافته است. هسته داخلی فلزی و جامد بوده و توسط هسته خارجی که فلزی و مذاب است، احاطه شده است.
زمین در آغاز شکل گیری
نحوه پیدایش و تکامل زمینزمین در بدو پیدایش بصورت کرهای از مواد بسیار داغ و نیمه مذاب بوده که به تدریج عناصر سنگینتر تهنشین شده و هسته فلزی را به وجود آوردند ، و در عین حال عناصر سبکتر به سطوح فوقانی آمده و جبه و پوسته را تشکیل دادند. پس از گذشت میلیاردها سال زمین سرد شد، سطح زمین جامد گشت، جو زمین شکل گرفت، و اقیانوسها بوجود آمدند. تکامل زمین هنوز ادامه دارد. پوسته زمین توسط فورانهای آتشفشانی در کف اقیانوسها نوسازی شده و دائما بر اثر زمین لرزهها وحرکتهای قارهای در حال تغییر و تحول است. تناسب گازهای مختلف در جو زمین نیز بر اثر دخالتهای انسان به آرامی در حال تغییر است. مشخصات زمین
کره مغناطیسی
آینده زمیناز آنجا که حیات در زمین) وابسته به خورشید است، آینده کره زمین نیز به آینده خورشید وابسته خواهد بود. حدود 5 میلیارد سال دیگرذخایر انرژی خورشید تمام شده و خورشید به یک غول سرخ تبدیل میشود و افزایش حجم میدهد. گرمای شدید حاصل از افزایش حجم باعث آب شدن یخ مناطق قطبی و بالا آمدن آب اقیانوس میشود. سپس جو زمین شروع به تبخیر میکند و گیاهان خشک آتش میگیرند. در چنین شرایطی امکان حیات در زمین کلا از بین میرود. انتظار نجومی
پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:خورشید,زبانهها و شعلههای خورشیدی,باد خورشیدی,چرخهها و لکههای خورشیدی,مرگ خورشید, :: 16:32 :: نويسنده : amirreza ghorbani
مقدمهخورشید ستارهای است از ستارگان رشته اصلی که 5 میلیارد سال از عمرش میگذرد. این ستاره کروی شکل بوده و عمدتا از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. وسعت این ستاره 1.4 میلیون کیلومتر (870000 مایل) است. جرم این ستاره 7 برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین 750 برابر جرم تمامسیاراتی است که به دورش میچرخند. در هسته خورشید ، جرم توسط واکنشهای هستهای تبدیل به تشعشعات الکترومغناطیسی که نوعی انرژی هستند، میشود. این انرژی به سمت بیرون تابانده شده و باعث درخشنگی خورشید میگردد. سایر اجسام آسمانی موجود در منظومه شمسی که توسط جاذبه خورشید در مدارهایشان قرار گرفتهاند نیز گرمایشان را از این انرژی میگیرند.
زبانهها و شعلههای خورشیدیزبانه حلقوی در شکل پایین ، خطوط میدان مغناطیسی ، دو لکه خورشیدی را به هم متصل کرده است. در سال 1973 ، یک زبانه خورشیدی (سمت چپ تصویر) 000/588 کیلومتر (365.000 مایل) از سطح خورشید را پوشاند. اغلب فعالیتهای شدید خورشید در نزدیکی لکههای خورشیدی رخ میدهند. شعلههای خورشیدی ، جرخههایی از انرژی هستند که عمر چند ساعته دارند، این شعلهها هنگامی بوجود میآیند که مقدار زیادی انرژی مغناطیسی بطور ناگهانی آزاد شود. زبانههای خورشیدی ، فوارانهایی از گاز مشتعل هستند که ممکن است صدها هزار کیلومتر در فضا پیش بروند. میدان مغناطیسی خورشید میتواند زبانههای حلقوی را هفتهها در فضا پیش بروند معلق نگاه دارد.
باد خورشیدیهاله (جو بیرونی) خورشید حاوی ذراتی است که انرژی کافی برای فرار از جاذبه خورشید را دارند. این ذرات بصورت مارپیچی با سرعتی معادل900 کیلومتر (560 مایل) در ثانیه از خورشید دور شده و باد خورشیدی را بوجود میآورند. این ذرات در همان مسیرهای میدان مغناطیسی خورشید حرکت میکنند و از آنجا که دارای بار الکتریکی هستند، منظومه شمسی را پر از جریانات الکتریکی میکنند. ناحیه فعالیتهای خورشیدی ، هلیوسفر (کره خورشیدی) نامیده میشود. باد خورشیدی در هر ثانیه حدود یک میلیون تن هیدروژن حورشید را از بین میبرد. 100000 میلیارد سال طول خواهد کشید تا باد خورشیدی تمام جرم خورشید را در فضای بین سیارهای پخش کند، اما طول عمر طبیعی خورشید فقط 10 میلیارد سال است.
چرخهها و لکههای خورشیدیحرکت وضعی خورشید باعث ایجاد میدان مغناطیسی میشود، مناطق استوایی خورشید سریعتر از مناطق قطبی آن چرخیده و این امر باعث میشود که خطوط میدان مغناطیسی درون خورشید حلقه بزنند. این خطوط در صورت خروج از سطح خورشید ، باعث فعالیتهای خورشیدی نظیر لکههای خورشیدی ، شعلهها و زبانههای خورشیدی میشوند. این فعالیتها ، بخصوص لکههای خورشیدی ، چرخهای 11 ساله دارند. مرگ خورشید5 میلیارد سال بعد ، بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم خواهد شد. در آن زمان ، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار ، دمای آنرا افزایش خواهد داد. هیدروژن شروع به سوختن در پوسته اطراف هسته خواهد کرد. انرژی حاصل از این گداخت هستهای در پوسته ، باعث انبساط لایههای خارجی خواهد شد و سیارات عطارد و زهره را ذوب میکند و آنها را در بر میگیرد. انبساط خورشید تا مدار زمین متوقف شده و حرارتش تمام موجودات زنده را از بین میبرد. بعد از آن خورشید تبدیل به یک غول سرخ میشود. سپس ، لایههای خارجی در فضا پخش شده و یکسحابی سیارهای تشکیل خواهند داد. هسته نیز بصورت یک ستاره کوتوله سفید باقی مانده و بتدریج از بین خواهد رفت. پس میتوان گفت که با فرا رسیدن مرگ خورشید ، مرگ زمین و تمام موجودات این سیاره فرا میرسد. پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:منظومه شمسی,خانواده منظومه شمسی,سیارات منظومه شمسی, :: 16:28 :: نويسنده : amirreza ghorbani
مقدمهشکل گیری منظومه شمسی حدود 5 میلیارد سال پیش ، از ابری متشکل از گاز و غبار بین ستارهای ، آغاز گردید. جاذبه باعث انقباض ابر شده و کره متراکمی از گاز در مرکز ابر بوجود آورد. جاذبه همچنین باعث دوران هر چه سریعتر ابر شد. هنگام دوران، مواد موجود در ابر، پهن شده و حلقه ای به وجود آمد که نواحی متراکم مرکزی را در بر می گرفت. سرانجام در این ناحیه متراکم ، گرمای لازم برای وقوع واکنشهای هستهای فراهم گشت و بدین ترتیب ، ستاره خورشید بوجود آمد. اعضای کوچکتر منظومه شمسی از مواد موجود در این حلقه بوجود آمدند. این اعضاء عبارتند از سیارات ، سیارکها و ستاره دنباله دار.
خانواده منظومه شمسیتمام اجرام آسمانی که در یک منظومه مداری قرار دارند، تحت تأثیر جاذبهای دو جانبه به دور یک جرم مشترک مرکزی میچرخند. در منظومه زمین _ ماه مرکز جرم مشترک در فاصله 4748 کیلومتری (2950مایلی) هسته زمین قرار داشته و از سطح زمین خارج نشده است. در مورد منظومه شمسی ، مرکز جرم مشترک همواره با تغییر موقعیت نسبی سیارهها ، در حال تغییر است. این مرکز در فاصلهای حدود 300000 کیلومتر (186000 مایل) خارج از سطح خورشید قرار دارد.سیارات منظومه شمسی
تمام خصوصیات زیر در مقایسه با زمین میباشد
پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:صورتهای فلکی,صورتهای فلکی باستانی,صور فلکی نوین,صورتهای فلکی نیمکرهی جنوبی,پیدا کردن صورتهای فلکی در آسمان, :: 16:17 :: نويسنده : amirreza ghorbani
صورتهای فلکیمردمان باستان تصور میکردند که میتوانند خطوط اصلی چهرهها را، در ستارگان آسمان شب پیدا کنند. این چهرهها معمولاً شکلهایی از قهرمانان، اساطیر، خدایان افسانهای، مخلوقات گوناگون و اجرامی بودند که به نظر آنها بر روی زمین اثر گذار ند. این مفهوم عامیانه صورت فلکی است. اما در ستارهشناسی نوین، لغت صورت فلکی به بخشی از آسمان اطلاق میشود که در مرحلهی اول اشکالی را تداعی میکند که هزارها سال پیش برای اولین بار مورد توجه انسانهای باستانی قرار گرفته است. این مناطق بر روی کرهی سماوی، مانند استانها یا کشورهای مختلف بر روی نقشههای زمینی هستند. در حال حاضر هر نقطهای از آسمان بالای سر ما، حتماً متعلق به یک صورت فلکی است. حد فاصل بین صورتهای فلکی در قالب خط مستقیم بوده ولی شکلها میتوانند کاملاً غیرمتقارن و غیرهندسی باشند. به هر تقدیر، هر صورت فلکی تعدادی از ستارگان آسمان را درون محدودهی خود جای میدهد. صورت فلکی برای ایجاد راحتی و تسهیل در شناخت اجرام و پیدا کردن بخش خاصی از آسمان مفید است. از دید ما، میتوان تصور کرد که تمام ستارگان درون محدودهی یک صورت فلکی، از نظر فیزیکی با هم در ارتباط هستند. از آنجا که با چشم غیرمسلح نمیتوان عمق فضا را تشخیص داد، لذا انسان همهی ستارگان را در یک صفحه و ظاهراً در یک فاصله و بسیار نزدیک به هم میبیند. در حقیقت هر ستارهای میتواند در فاصلهی زیادی نسبت به دیگری قرار گیرد که این جدایی تا حد صدها و حتی هزارها سال نوری هم میرسد. در بین تمدنهای باستانی اولین فرهنگهایی که شروع به طبقهبندی آسمان برای نامگذاری نمودند عبارتند از: بابلیها، هندیها، یونانیها، رومیها، چینیها و میان قارهی آمریکا. انسانهای ساکن در نیمکرهی شمالی قادر بودند فقط ستارگان قابل دید در این نیمکره را شناسایی و طبقهبندی نمایند، زیرا ستارگان عرضهای جنوبی و پایینتر از آن نقاط، قابل رؤیت نبودند. در قرن دوم میلادی بطلمیوس، ستارهشناس یونانی ـمصری، توانست بیش از 1000 ستاره را در قالب 48 صورت فلکی در کتاب مجستی فهرست نماید. این صورتهای فلکی که یادمان دوران عتیق است، به نام «صورتهای فلکی باستانی»نامیده میشوند. از قرن 16، که اروپاییها به کشف مناطق جنوبی کرهی زمین پرداختند، فهرست ستارگان نیمکرهی جنوبی برای دنیای غرب شناخته شد. این صورتهای فلکی جدید را «صور فلکی نوین» مینامند. معمولاً نامگذاری صورتهای فلکی باستانی بر اساس شکل آنهاست. صورتهای فلکی جبار و اسد ظاهراً به شکلی هستند که آنها را نامیدهاند. تعدادی از صورتهای فلکی نوین را از روی بعضی از اختراعات، نظیر میکروسکوپ و تلسکوپ نامگذاری نمودهاند. شکلها (مثلاً خطوط واصل بین ستارهها) در اصل اختیاری بوده و ممکن است روی نقشههای مختلف متفاوت باشند. بعضی از صورتهای فلکی دارای بخش کوچکتری درون منطقهای وسیع هستند، مانند قسمت ملاقه یا آبگردان درون خرس بزرگ. قبل از سال 1930 هر کسی هر قسمتی از آسمان را به طور دلخواه میتوانست به هر اسمی بنامد و در نتیجه هیچ گونه مرز تعریف شدهای در اطراف صور فلکی وجود نداشت. لذا برای رفع شبهه و ایجاد یگانگی، ستارهشناسان جهان در سال 1930 تصمیم گرفتند که نامهای خاصی (به زبان لاتین) به همراه مرزی مشخص برای کلیهی صورتهای فلکی انتخاب کنند. این همان حدود و اسمهایی است که امروزه در سطح جهانی پذیرفته شده است.
ساخت صورتهای فلکیستاره هایی که در زیر میبینید را به هم وصل کنید تا صورتهای فلکی نهفته در هر یک را بتوانید ببنید.
پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:رصدخانه,نگاه اجمالی,شرایط یک رصدخانه,رصدخانههای معروف,رصدخانههای رادیویی, :: 16:3 :: نويسنده : amirreza ghorbani
نگاه اجمالیستاره شناسان اکثر مطالعات مفصل فضایی خود را از طریق رصدخانهها انجام میدهند. محل رصدخانه یکی از مهمترین خصوصیات آن است زیرا تلسکوپها باید دور از نور شهرها مستقر شوند تا نور ضعیف ستارگان تحت شعاع قرار نگیرد. رصدخانهها اغلب در کنار اقیانوس ساخته میشوند، زیرا هوای آنجا ثابتتر است و ستارگان کمتر سوسو میزنند، در نتیجه تصاویر شفافتری بدست میآیند. شرایط یک رصدخانهرصدخانههای مهم بر فراز کوهها بنا میشوند تا از مزاحمت ابرها به دور باشند. در کوهستان ، روشنایی شهر و خیابانهای آن نیز به حداقل میرسد. گاهی اختر شناسان برای رسیدن به تلسکوپهای خود ، هزاران کیلومتر راه طی میکنند. یک رصدخانه جدید علاوه بر اخترشناس ، به اشخاص دیگری برای کار باکامپیوترها ، ساختن تجهیزات و راه اندازی تلسکوپها نیاز دارد. کار با کامپیوترها نه تنها در نشانه روی خودکار تلسکوپ به طرف اجرام آسمانی بلکه در محاسبات بسیار مشکل به اخترشناس کمک میکنند.
رصدخانههای معروفرصدخانه ماونت پالوماررصدخانه مشهور «ماونت پالومار» ، در کالیفرنیای جنوبی و در 160 کیلومتری لسآنجلس واقع است. اختر شناسان آمریکا ، رصدخانه جدیدی در آریزونا و بر فراز کوهستان «کیت پیک» تأسیس کردهاند. در حومه شهر توسکان ، چراغهای خیابانها را بخاطر این تلسکوپ به حداقل میرسانند. تلسکوپهای مهم بریتانیا ، در رصدخانه سلطنتی گرینویچ قرار دارد. رصدخانه سارس ویلزبا همکاری مشترک اخترشناسان بریتانیا ، رصدخانهای در «سارس ویلز جدید» بر پا شده است. چهارمین تلسکوپ بزرگ جهان با آینهای به قطر 3.9 متر در این رصدخانه است. در زیر گنبد آن تأسیسات دیگری مانند کتابخانه ، آشپزخانه و تاریکخانه برای ظهور عکسهای تهیه شده وجود دارد. اخترشناسان با فرا رسیدن روز ، در ساختمان مجاور این گنبد عظیم به استراحت میپردازند.
رصدخانههای نیمکره جنوبیبرای آنکه اطلاعات بیشتری از ستارگان و کهکشانهای آسمانی نیمکره جنوبی بدست آید. در آمریکای جنوبی ، استرالیا و جزایر قناری نیز رصدخانههای جدیدی ساختهاند. رصدخانههای جدیدی که در هوای صاف کوهستان «آند» در شیلی واقعند، به کاوش آسمان نیمکره جنوبی میپردازند. هر کدام از آنها به تلسکوپهای بسیار مدرن ، مجهز هستند. به این ترتیب از آسمان نیمکره جنوبی ، میتوان عکسهایی با کیفیت خوب تهیه کرد. رصدخانههای رادیوییبسیاری از کهکشانها ، موج رادیویی گسیل می کنند. این امواج با تلسکوپهای رادیویی بزرگ ، آشکار می شوند. خوشبختانه ، ابرها جلوی موج رادیویی را نمی گیرند. از این رو می توان رصدخانههای مخصوص اختر شناسی رادیویی را در نواحی ابرآلود نیز بنا کرد. در انگلستان ، رصدخانه های رادیویی بزرگی نزدیک منچسترو نیز کمبریج وجود دارد. چندین رصدخانه بزرگ هم ایالات متحد آمریکا ، روسیه و استرالیا مشغول کاوش هستند. از تلسکوپهای رادیویی نه تنها به هنگام شب بلکه در روز نیز می توان استفاده کرد.
مائوناکیاستاره شناسان کشورهای مختلفی از رصدخانه مدرن مائوناکیا در آتشفشانی خاموش در هاوایی استفاده میکنند. این رصدخانه 4200 متر (13800 پا) بالاتر از سطح دریا ، یعنی بالاتر از اکثر ابرها و در جزیرهای محصور با اقیانوس آرام قرار دارد. این شرایط ، مائوناکیا را یکی از بهترین محلهای رصد فضایی دنیا نموده است. مائوناکیا تصاویر فوق العاده شفافی از اجرام سماوی عرضه میکند. بخاطر استقرار این رصدخانه در چنان ارتفاعی ، تلسکوپهایش میتوانند تشعشع مادون قرمز و مایکروویو را که توسط لایههای تحتانی جو متوقف میشوند، دریافت کنند. پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب:علم ستاره شناسی,تعریف و ارتباط با علوم دیگر,ارتباط ستاره شناسی حرفهای و آماتوری, :: 16:0 :: نويسنده : amirreza ghorbani
دید کلیستاره شناسی چیست؟ آیا آن را میتوان شاخهای از علوم قرار داد یا بیشتر به فلسفه نزدیک است؟ شاید امروزه ستاره شناسی بخشی از علوم هستند که کاربردهای مستقیمی چون علوم پزشکی و یا مهندسی ندارند) باشد، اما بی گمان در گذشته چنین نبوده است. امروزه ستاره شناسی را بخشی از علوم در نظر میگیرند که به مطالعه و درک پدیدههای آسمانی میپردازد.
تعریف و ارتباط با علوم دیگراگر به دنبال یک تعریف مشخص از ستاره شناسی نوین باشیم، میتوان آن را چنین بیان کرد؛ مطالعه موضع ، ساختار و چگونگی تحول (از آغاز تا پایان) اجرام آسمانی. در این زمینه ، علومی به کمک ستاره شناسی میآیند که هر یک پاسخگوی بخشی از پرسشهای این علم هستند. فیزیک بخش عمدهای از مشکلات ستاره شناسان را برطرف کنند، شیمی ،ریاضیات و مکانیک نیز از جمله علومی هستند که ارزشهای فراوانی برای ستاره شناسی و ستاره شناسان دارند. در سالهای اخیر حتی علمی مانند زیست شناسی به کمک ستاره شناسی آمده است و بحث موجودات برون زمینی ، مسأله پیدایش حیات و نیز امکان زندگی در دیگر کرات آسمانی ، رابطه روز افزون این دو علم را طلب میکند.
اهداف و سرانجاماکنون میدانید که ستاره شناسی چه هدفی را پیش رو دارد، شناخت اجرام آسمانی. اما سوال اساسی که بسیاری از افراد در ذهن دارند این است که آیا عاقبت ستاره شناسی ، تنها برآوردن نیازهای درونی و حسی افراد را در بر دارد یا آنکه ، فواید دیگری از این علم پر هزینه ، عاید جوامع بشری میشود؟ پاسخ دادن به پرسش فوق کار چندان ساده ای نیست. چرا که نیاز به داشتن اطلاعات جامع از علوم مختلف دارد. اما آنچه را که میتوان بطور حتم و یقین بیان کرد، خدماتی است که ستاره شناسی به فیزیک ارائه کرده است.
ستاره شناس کسیت و چه وظایفی دارد؟ستاره شناسی را شناختیم، شاید ستاره شناسی تنها علمی باشد که هنوز میتوان دو بخش حرفهای و آماتور در آن فعالیت کرد. افراد آماتور ، کسانی هستند که بر حسب علاقه به این علم زیبا میپردازند و البته تحصیلات عالیه و شغل اصلی آنها در زمینه ستاره شناسی نیست، چنین افرادی در تاریخ نجوم زیاد بوده و هستند. سوزن بان قطار ، پزشک ، رمان نویس ، مدرس علوم دینی ، زمین شناس ، میکروبیولوژیست و ... ، اینها شغل بعضی از افرادی است که به نجوم آماتوری به عنوان یک سرگرمی علمی جدی روی آوردهاند و پیشرفتهای فراوانی هم در این علم داشتهاند. و اما ستاره شناس حرفهای کسی است که تحصیلات دانشگاهی او در زمینه شاخههای مختلف ستاره شناسی است و به ستاره شناسی به عنوان یک شغل نگاه میکند. ارتباط ستاره شناسی حرفهای و آماتوریرابطه ستاره شناسی حرفهای وآماتوری نیز در خور توجه است، در ابتدا برای بسیاری این گمان بوجود میآید که ستاره شناسی آماتوری ، مغلوب ستاره شناسی حرفهای است و هیچ کاری وجود ندارد، در حالی که قضیه چیز دیگری است. یعنی حیطه فعالیت این دو گروه کاملا از هم جداست و به عبارتی ستاره شناسان آماتور و حرفهای بطور ضمنی باهم در مورد نوع عملکردشان به توافق رسیدهاند. پنج شنبه 15 فروردين 1392برچسب: فضا,سیر تحول تاریخی مفهوم فضا,دوره رنسانس,نظریه دکارت,نظریات لایبنیتز و نیوتن,فضا در فیزیک,نظریه کانت, :: 15:42 :: نويسنده : amirreza ghorbani
فضا (Space) مقدمه
سیر تحول تاریخی مفهوم فضافضا مفهومی است که از دیرباز توسط بسیاری از اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته و در دورههای مختلف تاریخی بر اساس رویکردهای اجتماعی و فرهنگی رایج ، به شیوههای گوناگون تعریف شده است. مصریها و هندیها با اینکه نظرات متفاوتی در مورد فضا داشتند، اما در این اعتقاد اشتراک داشتند که هیچ مرز مشخصی بین فضای درونی تصور (واقعیت ذهنی) با فضای برونی (واقعیت عینی) وجود ندارد. در واقع فضای درونی و ذهنی رویاها ، اساطیر و افسانهها با دنیای واقعی روزمره ترکیب شده بود.
تعریف افلاطونی که فضا را همانند یک هستی ثابت و از بین نرفتنی میبیند که هرچه بوجود آید، داخل این فضا جای دارد. تعریف ارسطویی که فضا را به عنوان Topos یا مکان بیان میکند و آن را جزئی از فضای کلیتر میداند که محدوده آن با محدوده حجمی که آن را در خود جای داده است، تطابق دارد. تعریف افلاطون موفقیت بیشتری از تعریف ارسطو در طول تاریخ پیدا کرد و در دوره رنسانس با تعاریف نیوتن تکمیل شد و به مفهوم فضای سهبعدی و مطلق و متشکل از زمان و کالبدهایی که آن را پر میکنند، درآمد.
دوره رنسانسبا ظهور دوره رنسانس ، فضای سه بعدی به عنوان تابعی از پرسپکتیو خطی معرفی گردید که باعث تقویت برخی از مفاهیم فضایی قرون وسطی و حذف برخی دیگر شد. پیروزی این شکل جدید از بیان فضا باعث توجه به وجود اختلاف بین جهان بصری و میدان بصری و بدین ترتیب تمایز بین آنچه بشر از وجود آن آگاه است و آنچه میبیند، شد. نظریه دکارتدکارت از تأثیرگذارترین اندیشمندان قرن هفدهم ، در حدفاصل بین دوران شکوفایی کلیسا از یک سو و اعتلای فلسفه اروپا از سویی دیگر ، میباشد. در نظریات او بر خصوصیت متافیزیکی فضا تأکید شدهاست، ولی در عین حال او با تأکید بر فیزیک و مکانیک ، اصل سیستم مختصات راست گوشه (دکارتی) را برای قابل شناسایی کردن فاصلهها بکار برد که نمودی از فرضیه مهم اقلیدس درباره فضا بود. در روش دکارتی همه سطوح از ارزش یکسانی برخوردارند و اشکال به عنوان قسمتهایی از فضای نامتناهی مطرح میشوند. تا پیش از دکارت ، فضا تنها اهمیت و بعد کیفی داشت و مکان اجسام به کمک اعداد بیان نمیشد. نقش عمده او دادن بعد کمی به فضا و مکان بود نظریات لایبنیتز و نیوتنلایبنیتز از طرفداران نظریه فضای نسبی بود و اعتقاد داشت، فضا صرفاً نوعی سیستم است که از روابط میان چیزهای بدون حجم و ذهنی تشکیل میشود. او فضا را به عنوان نظام اشیای همزیست یا نظام وجود برای تمام اشیایی که همزمان هستند، میدید. بر خلاف لایبنیتز ، نیوتن به فضایی متشکل از نقاط و زمانی متشکل از لحظات باور داشت که وجود این فضا و زمان مستقل از اجسام و حوادثی بود که در آنها قرار میگرفتند. نظریه کانت1800 سال بعد از ارسطو ، کانت فضا را به عنوان جنبهای از درک انسانی و متمایز و مستقل از ماده ، مورد توجه قرار داد. او جنبههای مطلق فضا و زمان در نظریه نیوتن را از مرحله دنیای خارجی تا ذهن انسان گسترش داد و نظریات فلسفی خود را بر اساس آنها پایهگذاری کرد. به عقیده کانت ، فضا و زمان مسائل مفهومی و شهودی هستند که دقیقاً در ذهن انسان و در ساختار فکری او جای دارند و از ارگانهای ادراک محسوب میشوند و نمیتوانند قائم به ذات باشند. دیدگاه هگلهگل به حقیقت فضا و زمان معتقد نبود. در نظر او زمان صرفاً توهمی است که ناشی از عدم توانایی ما در دیدن کل است. در فلسفه برگسون نیز فضا به عنوان مشخصه ماده از قطع جریانی برمیخیزد که حقیقت است. برعکس زمان خصوصیت اساسی زندگی یا ذهن است. به عقیده او زمان ، زمان ریاضی نیست، بلکه تجمع همگن لحظات است و زمان ریاضی در واقع شکلی از فضاست.
فضا در فیزیکتعریف فضا در فیزیک مورد اختلاف است. عقاید متنوعی که برای تعریف فضا استفاده شدهاند شامل موارد ذیل میباشند:
در فیزیک کلاسیک ، فضا یک فضای اقلیدسی سه بعدی است، جایی که هر موقعیتی با استفاده از سه مختصات توصیف میشود. فیزیک نسبیت از فضا-زمان بجای فضا استفاده مینماید، فضا-زمان به صورت یک مانیفولد چهار بعدی مدل شده است. سوالات فلسفی درباره فضا شامل:
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:زندگینامه ماری کوری,پولونیوم,كشف رادیوم, :: 14:26 :: نويسنده : amirreza ghorbani
ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید.
ماری كوری در سال 1867 با نام ماریا اسكلو دووسكا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیكدان جوان فرانسوی به نام پیر كوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. او به پیر كوری در انجام آزمایشهای عملی اش درباره الكتریسیته كمك می كرد زمانی كه او در سال 1895 در انباری چوبی كوچك كه آزمایشگاه او بود شروع به كار كرد نه او و نه هیچ كس دیگر چیزی درباره عنصر شیمیایی رادیم نمی دانست این عنصر هنوز كشف نشده بود البته یكی از همكاران پژوهشگر پاریسی فیزیكدان فرانسوی «هانری بكرل» در آن زمان تشخیص داده بود كه عنصر شیمیایی اورانیوم پرتوهایی اسراسر آمیز نامرئی از خود می افشاند او به طور اتفاقی یك قطعه كوچك از فلز اورانیوم را بر روی یك صفحه فیلم نور ندیده كه در كاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود صبح روز بعد مشاهده كرد كه صفحه فیلم درست مثل این كه نور دیده باشد سیاه شده است بدیهی بود كه عنصر اورانیوم پرتوهایی را از خود ساطع كرده بود كه از كاغذ سیاه گذشته و برصفحه فیلم اثر كرده بود. بكرل این فرایند را دوباره با سنگ معدنی موسوم به (Pitch-blende) كه سنگی سخت و سیاه قیرگون است كه از آن اورانیوم به دست می آید- تكرار كرد این بار اثری كه سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود حتی از دفعه قبلی هم قوی تر بود بنابراین می بایست به غیر از عنصر اورانیوم یك عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود می داشت او فرضیه خود را با خانواده كوری كه با او دوست بودند مطرح كرد آنها نیز این راز را هیجان انگیز یافتند این چه پرتوهای نادری بودند كه در اشیایی كه پرتوهای نوری معمولی از آنها عبور نمی كرد نفوذ می كردند و از میان آنها می گذشتند؟
در آن زمان پیر كوری در مدرسه فیزیك تدریس می كرد ولی او تمام وقت آزاد خود را به كار می برد تا به همسرش در آزمایشهایی كه انجام می داد كمك كند رئیس مدرسه فیزیك یك انباری مضروبه كنار حیاط مدرسه را در اختیار آنها گذاشت این انبار فضایی بود كه آنها می توانستند بدون هزینه ای دریافت كنند و بنابراین آن را قبول كردند قدم بعدی این بود كه سنگ معدنی سیاه را تهیه كنند. اگر می خواستند اقدام به خرید آن كنند خیلی گران تمام می شد آنها به طوركلی اندگی اطلاع یافتند كه دولت اتریش هزاران كیلو از این سنگها دارد كه چون اورانیومش را جدا كرده اند آنها را بی ارزش می دانند چون خانواده كوری دنبال اورانیوم نبودند بلكه عنصر ناشناخته جدیدی را جستجو می كردند این زباله ها را درست همان چیزی یافتند كه به آن نیاز داشتند ماری و پیر كوری این توده های كثیف را با بیل درون دیگهای بزرگی می ریختند آنها را با مواد شیمیایی مخلوط می كردند و بر روی یك اجاق قدیمی چدنی حرارت می دادند. دود سیاه، خفه كننده و بدبوی غلیظی كه از دیگها برمی خواست نفس آنها را تقریباً بند می آورد و اشك چشمانشان را سرازیر می كرد. (با مراجعه به یادداشتهای قطور آزمایشگاهی ماری و پیكر كوری معلوم می شود كه آن دو نفر از شانزدهم دسامبر 1897 به مطالعه در باره پرتو بكرل یا پرتو اورانیوم پرداختند در آغاز ماری فقط به این كار مشغول شد ولی از پنجم فوریه سال 1898 پیر هم به او ملحق شد پیر به اندازه گیری ها و بررسی نتایج پرداخت آن دو نفر عمدتاً شدت پرتوهای كانی ها و نمكهای مختلف اورانیوم و اورانیوم فلزی را اندازه گیری می كردند در نتیجه تجربه های زیاد آنها این بود كه تركیبات اورانیوم كمترین رادیواكتیویته را داشتند. رادیواكتیویته اورانیوم فلزی از آنها بیشتر بود و كانی اورانیوم كه معروف به پشبلند بود بیشترین رادیواكتیویته را داشت این نتایج نشان می داد كه احتمالاً پشبلند محتوی عنصری است كه رادیواكتیویته اش خیلی بیشتر از رادیواكتیویته اورانیوم است در دوازدهم آوریل 1898 كوری ها نظریه خود را به آكادمی علوم پاریس گزارش كردند در چهاردهم آوریل كوریها با همكاری لمون شیمیدان فرانسوی به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند.
نتیجه گرانبهای این كار پرزحمت و طاقت فرسا تنها چند قطره ازماده ای بود كه آنها این ماده را در لوله های آزمایشگاهی نگهداری می كردند بر اثر این كارهای طاقت فرسا در نخستین زمستان ماری كوری دچار نوعی عفوت و التهاب ریوی شد تمام فصل را مریض بود ولی پس ازبهبودی كار پختن مواد در دیگها را در آزمایشگاه از سر گرفت سال پس از آن نخستین دخترش به نام ایرنه متولد شد پیر و ماری كوری در ماه جولای (مرداد ماه) همان سال توانستند این مسئله را انتشار دهند كه سنگ معدن (Pitch-blende) به غیر از عنصراورانیوم دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد نخستین عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماری كوری كه لهستان (Poland) بوده است، پولونیوم (Polonium) نامیدند و دومین عنصر را كه اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند كه از واژه لاتین radius به معنی پرتو الهام می گرفت. در بیست و ششم دسامبر سال 1898 (پنجم دی ماه 1277) اعضای آكادمی علوم پاریس گزارشی تحت عنوان «درباره ماده شدیداً رادیواكتیوی كه در پشبلند وجود دارد» آگاه شدند و این روز تاریخ تولد رادیوم است. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیواكتیو طبیعی تقریباً به فوریت ثابت كرد كه این عنصر مناسبترین عنصر رادیواكتیو برای بسیاری كارهاست به زودی معلوم شد كه نیمه عمر رادیوم نسبتاً زیاد است (1600 سال)كشف رادیوم یكی از پیروزیهای بنیادی علم است بررسی های انجام شده روی رادیوم موجب دگرگونی های اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد خانواده كوری به همراه بكرل به خاطر كشفی كه پس از آن همه كارطاقت فرسا به آن نائل شدند در سال 1903 جایزه نوبل (فیزیك) را از آن خود كردند و به این ترتیب توانستند وامهایی را كه برای كارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند، پرداخت كنند.
پیر كوری در سال 1906 در 47 سالگی به علت تصادف با اتومبیل درگذشت مادام كوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال 1910 موفق به تهیه رادیوم خالص گردید در این هنگام استاد سوربون و عضو آكادمی طب شد و در سال1911 برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد (ماری كوری به غیر از لینوس پاولینگ (برنده جایزه نوبل در شیمی در سال 1954، برنده جایزه صلح نوبل در سال 1962) تنها انسانی است كه دوباره این جایزه ارزشمند را از آن خود كرده است.) مادام كوری در چهارم ژوئیه 1934 یعنی بیست و هشت سال بعد از مرگ شوهرش و در سن 67 سالگی درگذشت.
این واقعیت كه پرتوهای رادیوم می توانند بافتهای زنده اندامها را از بین ببرند به عنوان مهمترین دستاورد كشف كوریها مشخص گردید پزشكان و پژوهشگران علوم پزشكی به زودی دریافتند كه به این وسیله می توانند غده ها و بافتهای بدخیم را كه در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز می كنند، از بین ببرند بسیاری از بیماران سرطانی كه توانسته اند با موفقیت معالجه شوند و از مرگ نجات یابند عمر دوباره و سلامتی خود را مرهون تلاشهای ایثارگرانه و خستگی ناپذیر و انگیزه والای این زن بی همتا هستند. دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:میرازی شیرازی,حاج میرزا حسن,میرزا محمد حسن شیرازی,دستخط ناصرالدین شاه,اولین تلگراف میرزای شیرازی با ناصر الدین شاه, :: 16:5 :: نويسنده : amirreza ghorbani
حاج میرزا حسن یا میرزا محمد حسن شیرازی معروف به میرازی شیرازی مرجع تقلید شیعیان 12 امامی فرزند محمود خوشنویس در شیراز تولد یافت ، تا 18 سالگی تحصیلاتش را تا سال 1248 در شیراز گذرانید، آنگاه برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و پس از چند سال تحصیل در نزد استادان برجسته، برای تکمیل تحصیلات خود به عراق رفت و پس از سالها تحصیل در نجف پس از مرگ شیخ مرتضی انصاری مرجع شیعیان ، به مرجعیت شیعه رسید ولی چندی بعد بهسامراء رفت و استفاده از محضر شیخ مرتضی انصاری که در علوم عقلی و نقلی از بزرگان زمان خویش و از مراجع پر نفوذ شیعه بود نمودو باهمیت این روحانی بزرگ امتیاز تنباکو بر اثر همبستگی ملت ایران لغو گردید. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
تبادل
لینک هوشمند
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||